معنی خرده مالک

Crofter

خرده خاوند (اسم) کسی که شریک مالک مشاع است، مالک خرده پا مقابل عمده مالک، ملک مشاعی که دارای صاحبان متعددست و سهم یا سهام هر یک مفروز و یا غیر مفروز است، ملک متعلق بیک تن خرده مالک.

اندک اندک بتدریج رفته رفته ((بچه های خرده خرده همه شیرینی ها را خوردند))

خرده مالک. [خ ُ دَ / دِ ل ِ] (اِ مرکب) آن که اراضی کوچک و یا سهمی از سهام قریه ای دارد. (یادداشت بخط مؤلف).

خرده خرده. [خ ُ دَ / دِ خ ُ دَ / دِ] (ق مرکب) کم کم. رفته رفته.بتدریج. تدریجاً. اندک اندک. (یادداشت بخط مؤلف).

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن عمیره. رجوع به ابوصفوان مالک... شود.

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن تیهان الانصاری. رجوع به ابوالهیثم مالک... شود.

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن سلیمان النهشلی. رجوع به ابوغسان مالک... شود.

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن اسماعیل نهدی کوفی. رجوع به ابوغسان مالک... شود.

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن سعیر. رجوع به ابومحمد مالک... شود.

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن ربیعه السلولی. رجوع به ابومریم مالک... شود.

مالک. [ل ِ] (اِخ) ابن عبدالواحد المسعمی. و رجوع به ابوغسان مالک... شود.

کسی که دارای آب و زمین مختصری است و خود در آن کشت‌وکار می‌کند،

صاحب اراضی کوچک

تابع

Freiasse, Pächter [noun]

900